زکان
نویسه گردانی:
ZKAN
زکان . [ زَ / زُ ] (نف ) شخصی را گویند که از خود رمیده باشد و خود بخود سخن گوید. (برهان ) (از ناظم الاطباء). خود به خود حرف زننده . (انجمن آرا) (آنندراج ).آنکه از خود رمیده بود. و قیل به ازای فارسی . (شرفنامه ٔ منیری ). ژکان . ژگان . در حال زکیدن . زکنده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زکیدن و ژکان شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زکان . [ زَ ] (اِخ ) از قرای سمرقند. رجوع به نزهةالقلوب ج 3 و الانساب سمعانی و زکانی شود.