اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبحبح

نویسه گردانی: TBḤBḤ
تبحبح . [ ت َ ب َ ب ُ ] (ع مص ) (از: «ب ح ح »)جای گرفتن و فرودآمدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): تبحبح الدار؛ جای گرفت در وسط خانه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تبحبح حیاء؛ فراخ باریدن باران و جای گرفتن در زمین . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || تبحبح عرب در لغات خود؛ وسعت دادن آن . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تبهبه . [ ت َ ب َ ب ُ ] (ع مص ) شریف و بزرگ گشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شریف و بزرگ شدن قوم . (قطر المحیط).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.