عرقال
نویسه گردانی:
ʽRQAL
عرقال . [ ع ِ ] (ع ص ) مرد کج رو که به راه مستقیم نیاید و ثبات نورزد. (منتهی الارب ). آنکه بر رشد و راه راست خود، مستقیم نگردد. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ارقال . [ اِ ] (ع مص ) بشتاب و پویه رفتن شتر. (منتهی الأرب ). پویه دویدن شتر. پوییدن اشتر. (تاج المصادربیهقی ). پوئیدن شتر. (زوزنی ). نوعی ...
ارغال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رُغل .
ارغال . [ اِ ] (ع مص ) رویانیدن زمین گیاه رغل را: ارغلت الارض . (منتهی الأرب ). باسرمق شدن زمین . (تاج المصادر بیهقی ). || شیر دادن . (تاج...