اضمحلال
نویسه گردانی:
ʼḌMḤLAL
این واژه تازى (اربى) ست برابر آن به پارسى گوگانGugan (پهلوى: اضمحلال، انهدام،انحلال) و آناستى Anasti (پهلوى: آناستیهْ : اضمحلال، تباهى) مى باشد.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اضمحلال . [ اِ م ِ ] (ع مص ) نیست شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (زوزنی ) (مجمل اللغة). نیست شدن و نابود شدن . (مؤید الفضلا). ...
این واژه عربی است و پارسی آن واژه ی آناستی می باشد که از پهلوی آناستیه ãnãstih ساخته شده است
ازمهلال . [ اِ م ِ ] (ع مص ) باریدن باران : ازمهل المطر. (منتهی الارب ). || جاری و روان شدن برف پس ازگداختن : ازمهل الثلج . (منتهی الارب ...