مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف تیرینگ نویسه گردانی: TYRYNG تیرینگ . به معنی سفت شخ هر چیزی که راست استاد باشد مثلاً درخت بید تیرینگ است آله تناسلی مردانه تیرینگ میشود . لهجه پارسی غور واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود