گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پشولیده نویسه گردانی: PŠWLYDH پشولیده . [ پ ِ دَ / دِ ] (ن مف ) بشولیده . پریشان .ژولیده . پراکنده . (برهان قاطع). متفرق : دل درویش سراسیمه به است طره ٔ دوست پشولیده خوش است . شرف شفروه (از فرهنگ جهانگیری ).و نیز رجوع به بشولیده شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود