اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یوهان

نویسه گردانی: YWHAN
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ لودویک برکهارت . خاورشناس و جهانگرد سویسی . به سال 1199 هَ . ق . / 1784 م . در لوزان ۞ متولد شد و به سال 1806 م . به انگلستان رفت و در لندن و کمبریج تدریس کرد. آنگاه به حلب رفت و عربی را فراگرفت و قرائت قرآن کرد و در اسلام تفقه نمود و تدمر ودمشق و مصر و نوبه و شمال سودان را دیدن کرد و سپس به سوی حجاز برگشت و در حالی که مسلمان شده بود و یا تظاهر به اسلام می کرد نام خود را به ابراهیم بن عبداﷲ برگرداند. مناسک حج را به جای آورد و سه ماه در مکه اقامت کرد و به سال 1817 م . در قاهره درگذشت . وی همه ٔ مخطوطات خود را به دانشگاه کمبریج وقف کرد. نوشته های او را که همگی درباره ٔ خاطرات و یادداشتهای سفر می باشد جمعیت افریقائیان در انگلیس نشر کردند. یوهان که انگلیسیان او را «جون لویس » گویند به عربی «امثال عربیة» با ترجمه ٔ انگلیسی دارد. (از اعلام زرکلی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ گوتفرید لودویک کوزگارتن . خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق . / 1793-1862 م .). وی در آلتن کیرشن متولد شد و در پا...
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ گوتفرید وتسشتاین (1256 هَ . ق . / 1840 م . - 1323 هَ . ق . / 1905 م .). خاورشناس آلمانی که از طرف کشورش در دمشق کنسول...
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ یاکب (یعقوب ) رایسکه . خاورشناس و پزشک آلمانی . به سال 1128 هَ . ق . / 1716 م . در زربیج از توابع ساکس متولد شد و در...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
یوحان . [ ] (اِخ ) ۞ نام زن کوز است . (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 212).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.