اجازه ویرایش برای همه اعضا

بیت

نویسه گردانی: BYT
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ بیتا Bita به معنى خانه ، سراى ، مسکن برداشته معرب نموده و ساخته اند: البیت ، بُیوت ، بیات ، أبیات ، باتَ یبیت ، بَیَّتَ یُبَیِّتُ تبییت ، مبیّت ، بیتوتة و ...!!! دیگر همتایان آن در پارسى
اینهاست: خانه Xaneh (پهلوى: خانَگ ) ، سَراى-سرا Sara-Saray (پهلوى) ، خان Xan (پهلوى: خانه) ، مان Man (پهلوى: خانه ، پناه ، سرا) ، خانگاه Xangah (پهلوى: خانه گاه ، خانه و کاشانه) ، کاشانه Kashaneh (پهلوى: کاشانَگ ) ، آشیان Ashiyan (پهلوى: خانه ، منزل ، مأوا)
، آوَریشْنْ Avarishn (پهلوى: خانه ، مسکن ، منزل ، آوردن و ..) ، خانمان Xaneman (پهلوى: خانه و خانواده) ، خُن Xon (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن ) ، کده Kadeh (پهلوى: کَتَک : خانه ، منزل ، سرا ، مکان ، جا) ، کَرْتْمانKartman (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن خوب ساخته
شده) ، ماند Mand(پهلوى: خانه ، سرا ، منزل) ، ماسنا Masna (پهلوى: منزل ، مسکن ، خانه بزرگ) ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
بیت . [ ب َ ] (ع اِ) خانه . ج ، ابیات ، بیوت . جج ، ابابیت ، بیوتات ، ابیاوات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خانه . (ترجمان القرآن ). مسکن . (اقر...
بیت . [ ب َ ] (ع مص ) به شب کردن چنین . (منتهی الارب ). || زناشویی کردن ؛ بات الرجل یبیت بیتاً؛ تزوج . رجوع به بیتوتة شود. و فلاناً، زوجه...
بیت . [ ] (اِ) در ابیات زیر از نظام قاری آمده است و ظاهراً نام پارچه ای است : بیت و کتان و زوده و بیرم رود بکردآنجا که وصف روسی انصار م...
گات - خانه - هر بیت از یک سروده(شعر) - گات در زبان پهلوی برابر بیت بکار میرفته ایما(اشاره) به گاتهای زرتشت - گاث , گات و گاه از یک ریشه هستند.
بیت ا. [ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) بیت الحرام . (آنندراج ). کعب . بیت اﷲ الحرام زاده اﷲ تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب ). بیت الدعا. (مجموعه ٔ متراد...
شه بیت . [ ش َه ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مخفف شاه بیت . بهترین بیت قصیده یا قطعه یا غزل : محجوبه ٔ بیت زندگانی شه بیت قصیده ٔ جوانی . نظامی .ر...
صدر بیت . [ ص َ رِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشگاه خانه . پیش خانه . رجوع به صدرالبیت شود.
شاه بیت . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) بیتی از غزل و یا قصیدتی که از فردها و ابیات دیگر آن غزل یا قصیده بهتر باشد. (از فرهنگ نظام ). بیتی که از ...
بیت‌لحم (در عبری بِت لِحِم، در عربی: بیت لَحم) شهری در قسمت فرمانداری بیت لحم در کرانه باختری تحت حکومت خودمختار فلسطینی است که قطب مرکزی فرهنگ و صنای...
نیم بیت . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مصراع . یک لنگه از دو لنگه بیت شعر. رجوع به مصراع شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
آریا
۱۳۹۶/۰۴/۲۳
0
0

سخنی که گفته اید در اینجا گزافه‌ای بیش نیست. واژه «بَیْت» در تازی برگرفته از ریشه پیش-سامی bayt- (سرا، خانه) است. گفتنی است این واژه احتمالا از ریشه سامی-افریکایی (Semitic-African) آمده که برای گواهمندی از واژه مصری باستان (پیش از حضور آریاها در فلات کنونی
ایران) «بَعْیت» (bȝyt) برگرفته شده است. این ریشه یادشده در دیگر زبانهای سامی به دیسه‌های زیر نمایان شده است: اکدی: 𒂍 (بیتو/bītu, bētu) امهری - گعز - تیگرینا: ቤት (بِت/bet) مالتی: bejt (بِیْت/bɛɪ̯t) به معنای تاق خانه نیز آمده آرامی: בַּיְתָא (بَیْطا/bayṯā)
عبری: בֵּיתָא (بِیْتا/béta) سریانی: ܒܝܬܐ (بَیْتاء/baytā’) عربی جنوبی کهن: 𐩨𐩺𐩩 (بیت/byt) فنیقی: 𐤁𐤉𐤕 (بیت/byt) اوریگاتیک: 𐎁𐎚 (بِت/bt) ======================== اما آنچه که باعث شده چنین برداشتی بکنید؛ خواندن هزوارش‌ها بوده در متون پهلوی که پنداشته‌اید
این واژه اصلی ایرانی دارد. با سپاس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.