اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شهل

نویسه گردانی: ŠHL
شهل . [ ش َ هََ ] (ع اِ) شُهْلة. سیاهی چشم که مخلوط با رنگ آبی باشد. (از اقرب الموارد). میش چشمی و نیکوی از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
شهل . [ ش َ ] (ع اِ) دروغ : فیه ولع و شهل ؛ ای کذب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شهل . [ ش َ هََ ] (ع مص ) میش چشم گردیدن . (منتهی الارب ).
شهل . [ ش َ ] (اِخ ) ابن شیبان بن ربیعةبن زمان ملقب به فند. شاعری از عرب بوده است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 2 ص 419 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.