اجازه ویرایش برای همه اعضا

تصحیح

نویسه گردانی: TṢḤYḤ
این واژه تازى (اربى) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: آفتارى Aftari (پهلوى: آفتاریهْ: تصحیح ، درست-رفع نقص سازى) ، بارونارِش Barunaresh (پهلوى-پیشنهادى: بارون: پهلوى:درست و صحیح + آرِش (آورِش از آوردن) : صحیح آوردن ، تصحیح ، صحیح سازى ) ، درستارش Dorostaresh
(پهلوى-پیشنهادى: درست + آرِش(آورش از آوردن) : درست آوردن ، درست و صحیح ساختن ، تصحیح کردن) ، رَجیستگارى Rajistegari (پهلوى: رَجیستَکاریهْ : تصحیح ، درست سازى، اصلاح) ، ویزوردِش Vizurdesh (پهلوى: ویزوردیشْنْ: تصحیح ، اصلاح) ، شیستى Shisti (سانسکریت: تصحیح،
اصلاح)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
تصحیح . [ ت َ ] (ع مص ) از بین بردن بیماری مریض . (یادداشت مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). در لغت از بین بردن بیماری از مریض است . (از تعر...
تصحیح دادن . [ ت َدَ ] (مص مرکب ) درست کردن . تصحیح کردن : نهاده بر رخ گل نقطه های شک شبنم بباغ رو کن و تصحیح این رساله بده . صائب (از...
تصحیح کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اصلاح کردن و درست نمودن . (ناظم الاطباء). درست کردن . || غلطگیری کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رج...
تسحیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) مهر کردن نامه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.