اجازه ویرایش برای همه اعضا

کا

نویسه گردانی: KA
کا. (مازنی )، بازی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
کا. (اِخ ) امیرکابن و ورداسف یکی از حکام غیرمستقل طبرستان (312 هَ . ق . / 925 م ). || ابن امیر «کا» معاصر قابوس بن وشمگیر بوده است . (مازندر...
دکاشته کا. (مازنی ) گونه ای از گردو بازی است و این بازی در گذشته نه چندان دور در میان کودکان روستایی مازندران بویژه در روستای چمازکتی شاهی (قائمش...
باسته لی کا. [ ت ِ ] ۞ (اِخ ) از شهرهای معروف کرس ۞ فرانسه واقع در کنار رودخانه ٔ پرونلی ۞ که قریب 3300 تن جمعیت دارد.
کاء. (ع ص ) ضعیف . جبان . (صراح اللغة). || سست و بددل . کاءَة بالتاء و کیی و کیاة بفتحهما مثله . (منتهی الارب ). || (مص ) ترسیدن . (منتهی الا...
پک کا. (مازنی ), گونه ای از گردو بازی است که هنگام روزهای بارانی و یا شبها در خانه میان بچهای بازی میشد. چگونگی انجام این بازی : (یادآوری. روش انجام...
لله کا. [ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است که به بحر خزر ریزد و محل ّ صید ماهی باشد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پرسی کا. [ پ ِ ] (اِخ ) نام کتابی از کتزیاس در تاریخ ایران . (ایران باستان ج 1 ص 73).
پیله کا. [ ل َ / ل ِ ] (اِ) ظرفی میان دوشِن و دِنقِر برای دوشیدن شیر (در مازندران ).
تیرک کا. (" ر " با آوای زیر )، (مازنی )، گونه ای از گردو بازی در میان کودکان مازنی است ( این روش بازی بر گرفته شده از بازی کودکان روستای چمازکتی شاه...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.