اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طرا

نویسه گردانی: ṬRʼ
طرا. [ طَ ] (ع اِ) آنچه غیر از خلقت زمین باشد. یعنی طری غیر ثری است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || چیزی که در احاطه ٔ عدد درنیاید از آفرینش یقال هم اکثر من الطرا و الثری . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
طرا. [ طُ ] (اِخ ) قریه ای است در شرقی نیل نزدیک فسطاط از ناحیه ٔ صعید مصر. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 33). رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 201 ...
طراء. [ طَ ] (ع مص ) طراءَة. تر و تازه گردیدن تره . یقال : طراءالبقل . خلاف ذوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
طراء. [ طُْر را ] (ع ص ، اِ) ج ِ طاری .
طرٔاء. [ طُ رَ ](ع ص ، اِ) ج ِ طاری ٔ. درآیندگان . ناگاه درآیندگان .
ترا. [ ت َ ] (اِ) دیوار بلند و رفیع را گویند، مانند دیوار خانه ٔ پادشاهان و دیوار قلعه و کاروانسرا. (برهان ) (از ناظم الاطباء). دیوار بس رفیع و بل...
ترا. [ ت ُ ] (ضمیر + حرف اضافه ) (از «تَُ »، مخفف «تو» + «را») ترکیبی باشد از «تو» و «را» که در محاورات و کتابت «واو» را می اندازند. (برهان ).کل...
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان امیری بخش لاریجان است که در شهرستان آمل و هیجده هزارگزی شمال خاوری رینه قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است...
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) ۞ ربةالنوع هندی ، زوجه ٔ «بری هرپتی » ۞ خدای ستاره ٔ مشتری است .
ترا. [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ از جزایر یونان است که شهر سیرنا ازجمله ٔ بلاد آن بود. این جزیره اکنون سانتورن ۞ نام دارد. (تاریخ قدیم فوستل دو ک...
ترا. [ ت َ ] (اِخ ) ۞ یکی از شهرهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در سیبریه ٔ آسیا است که بر ساحل ایرتیش ۞ ، یکی از شعب رود اوبی ۞ واقع است ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.