اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معیق

نویسه گردانی: MʽYQ
معیق .[ م َ ] (ع ص ) ژرف و دورتک . (ناظم الاطباء). عمیق . (اقرب الموارد). نهر معیق ؛ جوی دورتک . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مائق . [ ءِ ] (ع ص ) رجوع به مایق شود.
مایق دشت . [ ی ِ دَ ] (اِخ ) قریه ای است از ناحیه ٔ استوا از نواحی نیشابور. (از معجم البلدان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.