اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیره

نویسه گردانی: ḠYRH
غیره . [ غ َ رِ ] (از ع ، اِ) اجنبی و بیگانه . ضد خودی و آشنا. دیگری . کس دیگر. (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
این عبارت عربی است و پارسی جایگزین، این است: ایتادی ïtâdi (سنسکریت: ïtyâdi) **** فانکو آدینات 09163657861
این عبارت عربی است و پارسی جایگزین، این است: ایتادی ïtâdi (سنسکریت: ïtyâdi) **** فانکو آدینات 09163657861
غیرة. [ غ َ رَ ] (ع مص ) رشک خوردن بر زن خود. (منتهی الارب ) رشک بردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ). غیرة مرد بر زن خود و...
غیرة. [ رَ ] (ع اِمص ) خواربار رسانیدن و سود رسانیدن . اسم مصدر از غارَ یَغیرُ. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || (اِ) خواربار. (مهذب الاسم...
غیرة. [ غ ِ ی َ رَ ] (اِخ ) پدر قبیله ای است . (از تاج العروس ). بطنی است از کنانه و او غیرةبن لیث بن بکر است . ایاس ، عاقل و خالدبنوالکبیربن ...
غیرة. [ غ ِ ی َ رَ ] (اِخ ) بطنی است از ثقیف ، و او غیرةبن عوف بن ثقیف است . و مغیرةبن اخنس بن شریق ثقفی غیری بدونسبت دارد. (از اللباب فی ...
غیرة. [ غ ِ ی َ رَ ] (اِخ ) بطنی است از «بلی »، و او غیرةبن ذهل بن هنی بن بلی است . (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 185).
غیرة. [ غ ِ رَ ] (اِخ ) اسب حارث بن یزید همدانی . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.