اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پوپؤک

نویسه گردانی: PWPWK
پوپؤک . [ پ ُ ءَ ] (اِ) هدهد :
پوپؤک پیکی نامه زده اندر سر خویش
نامه گه باز کند گه شکند در شکنا.

منوچهری .


پوپؤک ۞ پیک ۞ بریدیست که در ابر [ دَنَد ]
چون بریدانه مرقع بتن اندر فکند
راست چون پیکان نامه بسر اندر بزند
نامه گه باز کند گه بهم اندر شکند
بدو منقار زمین چون بنشیند بکند
گوئی از سهم کند نامه نهان بر سر راه .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.