اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باربرگیر

نویسه گردانی: BARBRGYR
باربرگیر. [ ب َ ] (نف مرکب ) کسی که بار از بارکش فرونهد. بمجاز، کسی که رنجی از کسی برگیرد :
خمخانه ٔ خرسرای خرپیر
نه راه بری نه باربرگیر.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.