اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منجنیق انداز

نویسه گردانی: MNJNYQ ʼNDʼZ
منجنیق انداز. [ م َ ج َ اَ ] (نف مرکب ) منجنیق اندازنده . آنکه با منجنیق سنگ یا جز آن اندازد :
خلیل وار بتان بشکند که نندیشد
ز آفرازه ٔ نمرود منجنیق انداز.

سوزنی .


برون او همه دیوان منجنیق انداز
درون او همه دیوان آفتاب نقاب .

بدر چاچی (از آنندراج ).


رجوع به منجنیق شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.