اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیسه کردن

نویسه گردانی: KYSH KRDN
کیسه کردن . [ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دلاکی کردن . (آنندراج ). کیسه کشیدن در حمام . دلاکی کردن . (فرهنگ فارسی معین ). کیسه کشیدن . رجوع به کیسه کشیدن شود. || به مجاز، سرزنش کردن ، چنانکه گویند: فلانی فلان را آن چنان کیسه کرده که تا حشر چرک در بدنش وجود نخواهد داشت . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
سر و کیسه کردن . [ س َ رُ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرکیسه کردن . ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.