دهخدای . [ دِ خ ُ ] (اِخ ) دهخدا. ابوالمعالی رازی ، از معاصران حکیم سنایی و از فضلای عراق و شعرای بزرگ قرن ششم هجری بود و به وفور فضل و ذکای خاطر ابن ذکا را تعبیر می کرد و شعرای آن عصر خوشه چین فضل و دانش او بودند. ابیات زیر از قصیده ٔ اوست :
خروش من همه از چیست ؟ از نعیب غراب
که دور ساخت مرا از دیار و از احباب
کنون که کرد نعیب غراب هجرانگیز
دلم بر آتش هجران آن تذرو کباب
سزد که روی
۞ من از خون بود چو روی تذرو
سزد که روز من از غم بود چو پرّ غراب
منازلی که بدی جایگاه راحت من
۞ شده ز دوری تو سربسر یباب و خراب
گرفته خار همه معدن گل خودروی
شده سراب همه جای لاله ٔ سیراب
یکی به نامه خبر کن که چند باید بود
مرا به مهر تو در، وصل جوی و هجران یاب ؟
(از لباب الالباب ج 2 صص 228-236). و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود.