گفتگو درباره واژه گزارش تخلف روین نویسه گردانی: RWYN روین . [ ی ِ ] (ص نسبی ) صورت مخففی از رویین . (یادداشت مؤلف ). رویین . (ناظم الاطباء) : سکندر بدو گفت من روینم ۞ از آزار سستی نگیرد تنم . فردوسی .|| برنجین . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی روین روین . [ ی َ ] (یونانی ، اِ) اسم یونانی فوةالصبغ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). عروق الخمر. (منتهی الارب ). روناس . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم ال... روین روین . [ ] (اِخ ) شهری است به ناحیت کرمان با چاههای بسیار که آب از آن خورند و کشت و برز بر آب چاه کنندو نعمتی فراخ و هوایی معتدل . (حد... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود