اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشتواره

نویسه گردانی: PŠTWʼRH
پشتواره . [ پ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مقداری باشد از هر چیز که یک کس به پشت تواند برداشت و از جائی بجائی تواند برد و آنرا پشتاره نیز گویند. (از فرهنگ جهانگیری ) (غیاث اللغات ). آن مقدار باشداز بار که بدوش و پشت برتوان گرفت . (صحاح الفرس ). آنچه از بار که یک تن بر پشت دارد. باری کوچک بر پشت کسی . کوله بار. بار. شُغنة. حال . وِزر. ضِمامة. اضمامة. اضبارة. (منتهی الارب ) : مال بدست کردم تا تو کافردل پشتواره بندی و ببری . (کلیله و دمنه ).
هرکه را روی چون گلش باید ۞
مدتی خار پشتواره کند.

عطار.


طُن ّ؛ پشتواره ٔ نی و هیزم و مانند آن . (منتهی الارب ). طَوِی ّ؛ پشتواره ای از سلاح و متاع . کارَة؛ پشتواره ٔ جامه و طعام . عکم ؛ پشتواره ٔ جامه . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.