اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرهوب

نویسه گردانی: MRHWB
مرهوب . [ م َ ] (ع ص ) صیغه ٔ اسم مفعول از رهب ، که درست نباشد چرا که رهب ، ترسیدن ، لازم است . (از غیاث ) (از آنندراج ). آن که از وی بترسند؛ واﷲ تعالی مرهوب ؛ أی ة مرهوب عقابه . (ناظم الاطباء) : رعیت بلدان ازمکاید ایشان مرهوب و لشکر سلطان مغلوب . (گلستان ).
- مرهوب اللسان ؛ آنکه مردم از زبان او ترسند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مرهوب . [ م َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). || (اِخ ) از اعلام است . || نام اسبی است . (از منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.