اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقطیع کردن

نویسه گردانی: TQṬYʽ KRDN
تقطیع کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قطع کردن . بریدن . دفع کردن : و بعضی [ داروها ] خلط غلیظ را تقطیع کند و رقیق کند، خاصه آنچه در سینه و شش بود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || (اصطلاح عروض ) برای یافتن بحر شعری ، آنرا به اجزاء تقسیم کردن . تجزیه کردن شعری به اجزاء عروض . به اجزا جدا کردن شعری و مقابل کردن آن با میزانی که در دست است . رجوع به تقطیع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.