اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناموجه

نویسه گردانی: NAMWJH
ناموجه . [ م ُ وَج ْ ج َه ْ ] (ص مرکب ) ناپسند. غیرمقبول . غیرصحیح . (ناظم الاطباء) : ابوالحسن عباد این معنی و حرکت بغایت ناموجه و غیرمحمود یافت . (تاریخ قم ص 143).
- عذر ناموجه ؛ نامقبول . غیرقابل قبول . ناپذیرفتنی .
- غیبت ناموجه ؛ غیبت بدون عذر موجه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عذر ناموجه . [ ع ُ رِ م ُ وَج ْ ج َه ْ ] (ترکیب وصفی ) اعتذار غیرقابل قبول . بهانه ٔ نادرست . عذر نادرست . پوزش ناپذیرفتنی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.