اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماء

نویسه گردانی: ʼSMAʼ
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) بنت عمیس الخثعمیة. صحابیه است . شوهر اول وی جعفربن ابیطالب بود و با او بحبشه هجرت کرد و بعد از شهادت جعفر با ابوبکر صدیق و پس از ارتحال او با علی علیه السلام ازدواج کرد و شش فرزند داشت : عبداﷲ، محمد و عون از جعفر، محمد از ابوبکر، و یحیی و محمد اصغر از علی (ع ). عمربن خطاب ، ابوموسی اشعری ، عبداﷲبن عباس و پسر او عبداﷲ بن جعفر و اصحاب کبار دیگر از اسمأبنت عمیس احادیث نقل و روایت کرده اند. این زن نُه خواهر داشت که میمونه بنت الحرب از زوجات پیغمبر و ام الفضل زوجه ٔ عباس از آن جمله بودند. (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به تاریخ گزیده چ براون ج 1 ص 139، 171، 172، 199، 228 شود. و او راویه ٔ حدیث طلوع الشمس بعد الغروب است . (مؤید الفضلاء). و رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 445 و الاصابة ج 8ص 9 و اعلام زرکلی ج 1 ص 102 وسیرة عمربن عبدالعزیز ص 13 و فهرست عقدالفرید شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
اسماء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اسم : نامهاء آفریدگار جل جلاله و تقدست اسماؤه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 91).همه را باسماء و سیما میشناخت . (ترجمه ٔ ت...
اسماء. [ اِ ] (ع مص ) نام کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نام نهادن : اَسْماه ایاه و به . || بلند کردن . || بجانب سماوه رفتن . (منته...
اسماء.[ اَ ] (ع اِ) نام زنی است . (مهذب الاسماء). از نامهای عربی مشترک میان مرد و زن است . برخی اصل آنرا وَسْماء دانند بمعنی صفتی و برخی ...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) از عرایس عربست :آذنتنا ببینها اسماءرب ثاو یمل منه الثواء. ۞ (از معلّقه ٔ حارث بن حِلِّزة).(عقدالفرید چ محمد سعید العریان ...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) در فارسی اسما گویند. (غیاث ). نام معشوقه ٔ سعد و او را اسماء بنت اسماء گفتندی . (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء). و گویند وی...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) نام زوجه ٔ ابومسلم خراسانی . (احوال و اشعار رودکی تألیف نفیسی ج 1 ص 287).
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) ابن حارثه ٔ اسلمی . شیخ طوسی دررجال خود او را در عداد صحابه ٔ رسول (ص ) شمرده گوید: وی ساکن مدینه بود. و بعضی گویند که ...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) ابن خارجةبن حصن بن حذیفة الفزاری . یکی از تابعین از رجال طبقه ٔ اولی از مردم کوفه . وی بخشنده و کثیرالسخا و در نزد خلفا...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) ابن ربان (؟) صحابی است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) ابن عبید.ابن الجوزی در سیرة عمربن عبدالعزیز بوسایطی از او درباب خلیفه ٔ مزبور دو روایت آورده است . (سیرة عمربن عبدالعزیز ...
« قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.