اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مچاچنگ

نویسه گردانی: MCACNG
مچاچنگ . [ م َ چ َ ] (اِ) کیری باشد از ادیم سعتریان دارند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 281). آلت چرمی که زنان بدکاره استعمال کنند، در فرهنگ سروری به هر دو جیم تازی گفته . (فرهنگ رشیدی ). چرمینه را گویند و آن چیزی باشد که از چرم و غیره بمانند آلت تناسل سازند و زنان حریص شهوت بکار برند. (برهان ) (آنندراج ). چرمینه و کیر کاشی . (ناظم الاطباء) :
مال رئیسان همه به سائل و زایر
وان تو به کفشگر ز بهر مچاچنگ .

بو عاصم (از لغت فرس چ اقبال ص 282).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.