اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قدغن

نویسه گردانی: QDḠN
قدغن . [ ق َ دَ غ َ ] (ترکی ، اِ) ظاهراً لفظ ترکی است به معنی تأکید و تقید و کنایه از تنبیه ساختن و مانع آمدن از کاری و صاحب مؤید الفضلاء این لفظ را فارسی دانسته . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غدغن . [ غ َ دَ غ َ ] (ترکی ، اِ)شتاب و تأکید. (برهان ) (آنندراج ). دستپاچگی . این کلمه در ترکی جغتائی به صورت قدغن و قدغه است که صورت اخی...
غدقن کردن . [ غ َ دَ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منع کردن . تأکید کردن . قدغن کردن . غدغن کردن . رجوع به غدغن شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.