اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پرواسیده

نویسه گردانی: PRWʼSYDH
پرواسیده . [ پ َرْ دَ / دِ ] (ن مف ) پرماسیده . بدست مالیده . لمس شده بجهت تمییز درشتی و نرمی :
هر که پرواسیده آن اندام را
در کف خود دیده سیم خام را.

شهره ٔ آفاق .


|| پرداخته .فراغ یافته .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.