اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایدی

نویسه گردانی: ʼYDY
ایدی . [ اَ دا ] (ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ایدی . [ اَ] (ع اِ) ج ِ ید. (دهار) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ایدی . [ اَ ] (حرف ربط) کلمه ٔ رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم . (برهان ...
در آمد، دخل، آنچه دست آید یا عایدشود
الش ایدی . [ ] (اِخ ) یکی از سرداران چنگیز، فاتح جَند. رجوع به جهانگشای جوینی چ لیدن ج 1 ص 66 و 68 و 70 و 72 و فهرست تاریخ مغول تألیف ...
حسین ایدی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن جمال الدین حسین قهستانی . او راست : شرح قصیده ٔ ابن سینادر نفس و روح (عینیه ؟). (هدیة العارفین ج 1 ص 3...
عیدی . (ص نسبی ، اِ مرکب ) آنچه روزهای اعیاد به کسی دهند. (آنندراج ). عطا و بخشش و خلعت و هدیه ای که در روز عید به کسی دهند. (ناظم الاطباء)...
عیدی . (اِخ ) دهی از دهستان گابریک بخش جاسک شهرستان بندرعباس با 193 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آن غلات است . (از فرهنگ ج...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تصویر های چاپ سنگی که تا اواخر دوره قاجاریه ملاهای مکتب خانه ها عیدانه را به شاگردان می دادند و تعدادشان نزد هر شاگرد سالهای حضور او در مکتب را می نمو...
برگرفته از انگلیسی (LED - light-emitting diode): نوعی از دیود که نور ساطح می کند و آن را دیود نورافشان هم می گویند. در گذشته بیشتر در وسایل الکترونیکی...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.