صلابة
نویسه گردانی:
ṢLAB
صلابة. [ ص َ ب َ ] (ع مص ) صلابت . رجوع به صلابت شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صلابة. [ ص َ ب َ ] (ع اِ) در فرهنگ آنندراج و ناظم الاطباء بمعنی صلایة آمده است . رجوع به صلایة شود.
صلابه . [ ص ُل ْ لا ب َ ] (اِ) قلاب چند شاخ که گوشت بر آن آویزند.- به صلابه کشیدن ؛ به قلاب زدن . به قلاب برآویختن چیزی و مخصوصاً گوشت ...
سلابة. [ س َل ْ لا ب َ ] (ع ص ) رباینده . یقول رجل سلابة و امراءة سلابه . (ناظم الاطباء).