اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خفقان کردن

نویسه گردانی: ḴFQAN KRDN
خفقان کردن . [ خ َ ف َ ک َ دَ ](مص مرکب ) دل به طپش افتادن . طپیدن دل :
زنهار از آن دبدبه ٔ کوس رحیلت
چون رایت منصور چه دلها خفقان کرد.

سعدی (غزلیات ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.