اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سهی قد

نویسه گردانی: SHY QD
سهی قد. [ س َ ق َ دد / ق َ ] (ص مرکب ) سهی قامت . بلندقامت . موزون اندام :
برخ شد کنون چون گل ارغوان
سهی قد و زیبارخ و پهلوان .

فردوسی .


چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کآید بجلوه سرو صنوبرخرام ما.

حافظ.


ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را.

حافظ.


رجوع به سهی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.