اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انسال

نویسه گردانی: ʼNSAL
انسال . [ اِ ] (ع مص ) زادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بچه آوردن . (از اقرب الموارد). || فروافتادن پشم و افکندن آن را (لازم و متعدی ). (منتهی الارب ) (آنندراج ) ۞ . فروافتادن و بریده شدن پشم و پر. فرو افکندن . پر و پشم را. (از اقرب الموارد).پر و پشم و موی بیفکندن حیوان و بیوفتیدن آن . (تاج المصادر بیهقی ). پر یا پشم بیفکندن حیوان . (مصادر زوزنی ). || شاخه بیرون آوردن درخت صلیان و فروانداختن آن را. || هنگام پشم ریختن رسیدن ستور را. || پیشی گرفتن بر قوم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
انسال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نسل شود.
انصال . [ اِ ] (ع مص ) پیکان درنشانیدن در تیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قرار دادن پیکان در تیر. (از اقرب الموارد). || پیکان ...
انثال . [ اِ ] (ع مص ) بیرون آوردن خاک چاه . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || تیر از ترکش بیرون آوردن . (یادداشت مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.