اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موس موس کردن

نویسه گردانی: MWS MWS KRDN
موس موس کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آواز برآوردن از لبهای جمعآمده و نفسهای آرام به توالی به درون کشنده . || (اصطلاح عامیانه ) دم جنبانیدن و پوزه به پر و پای کسی مالیدن چنانکه سگ . مانند سگ دهان سودن به هرجای . (یادداشت مؤلف ). مانند سگ دنبال کسی با حال تبصبص و تملق یا تملقی سخت رفتن . به تملق همیشه دنبال کسی رفتن به انتظار سودی . تملقی به دنائت . مثل سگ که برای صاحبش دم جنباند تملق و تبصبص نمودن . تملق نمودن با عمل و گفتار. تملق و چاپلوسی . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
م.حبیبی
۱۳۹۴/۱۱/۰۵ Iran
0
0

گمون میکردم به معنای دل دل کردن باشه ولی سخت اشتباه میکردم!!!


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.