اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وثوب

نویسه گردانی: WṮWB
وثوب . [ وُ] (ع مص ) وثب . وثاب . وثبان . برجستن . (تاج المصادر) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جهیدن و برخاستن و ایستادن . (از اقرب الموارد). جستن . بجستن . || نشستن ، در لغت حمیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
وسوب . [ وُ ] (ع اِ) ج ِ وَسْب ، و آن چوبی است که نزدیکی تگ چاه اندازند چو خاکش ریزان باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به وسب...
وصوب . [ وُ ] (ع مص ) دائم شدن . (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). پاییدن و ثابت گردیدن . (منتهی الارب ) (ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.