اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آب جر

نویسه گردانی: ʼAB JR
آب جر. [ ج َ ] (اِ مرکب ) جزر. مقابل مد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ابجر. [ اَ ج َ ] (ع ص ) آویخته ناف . مرد برآمده ناف . ناف بیامده . (دستوراللغة). درازناف . آنکه مبتلا به بجره است . مرد برآمده ناف و کلان شکم . م...
اصحم بن ابجر. [ اَ ح َ م ِ ن ِ ؟ ] (اِخ ) رجوع به اصحم شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.