اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برون آختن

نویسه گردانی: BRWN ʼAḴTN
برون آختن . [ ب ِ / ب ُ ت َ ] (مص مرکب ) بیرون آختن . بیرون کشیدن . از نیام برآوردن :
میغ سیه در قفاش تیغ برون آخته ست
طبل فروکوفته ست خشت بینداخته ست .

منوچهری .


و رجوع به آختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.