اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معکم

نویسه گردانی: MʽKM
معکم . [ م ِ ک َ ] (ع ص ) آگنده گوشت تن دار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
معکم . [ م َ ک ِ ] (ع اِ) مَصرِف و مَعدِل .(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به معدل شود.
مآکم . [ م َ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مَأکَم و مأکمة. (منتهی الارب ). ج ِ مَأکَمة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مأکمة شود. || در شاهد ز...
مأکم . [ م َءْ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) گوشت پاره ٔ سرسرین و آن دو است یا دو گوشت پاره ای که مابین سرین و هر دو پهلوی پشت است . مأکمة [ م َءْ ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.