اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فلسفی

نویسه گردانی: FLSFY
فلسفی . [ ف َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به فلسفه . فیلسوف . (یادداشت مؤلف ). حکیم و دانشمند، و این منسوب است به فلسفة که به معنی حکیم و دانشمند شدن است . (غیاث از منتخب ) :
هست طبیب ِ بزرگ و هست منجم
فلسفی و هندسی و صاحب سؤدد.

منوچهری .


وز فلسفی و مانوی و صابی و دهری
درخواستم این حاجت وپرسیدم بی مر.

ناصرخسرو.


فلسفی فلسی و یونان همه یونی ارزد
نفی این مذهب یونان به خراسان یابم .

خاقانی .


نقد هرفلسفی کم از فلسی است
فلس در کیسه ٔ عمل منهید.

خاقانی .


فلسفی مرد دین مپندارید
حیز را جفت سام یل منهید.

خاقانی .


فلسفی میگفت چون دانی حدوث
حادثی ّ ابر چه داند غیوث .

مولوی .


رجوع به فلسفه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تاریخ فلسفی . [ خ ِ ف َ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ تاریخی که درباره ٔ علت حوادث تحقیق کند و تسلسل آنها را نشان دهد و در این تتبع به ...
کتاب شعاع شمس تفسیری است نو و امروزی بر غزلیات شورانگیز مولانا که توسط کریم فیضی طبق دیدگاه های فلسفی و عرفانی دکتر دینانی تالیف و منتشر شده است. این ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.