اجازه ویرایش برای همه اعضا

واژه جعلی

نویسه گردانی: WʼŽH JʽLY
.واژه جعلی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
احمد
۱۳۸۹/۰۴/۰۳ Iran
0
0

همه این موضوع رو میدانند که ابتدا یک انسان آن هم حضرت آدم و بعد حوا خلق شده اند آیا فرزندان ایشان هم با هم معاشقه کرده اند؟ که نسل امروز باید همگی زنا زاده باشند!!!
در صحت این موضوع اطلاع چندانی ندارم که آیا این واژه ای که (خویدوده)راجبش تاریخی نوشته شده و بنده در سایت شما دیدم ولی آیا میدانید از این مسائل علیه پاکی ایرانیان سوء استفاده می شود؟
خواهشا این سایت را مشاهده کنین و ببنید که از آدرس سایت شما ایرانیان را همگی زنا زاده خوانده اند...
http://www.persianorarabiangulf.com/

reza
۱۳۸۹/۰۴/۰۵ Iran
0
0

از کجا باید این نوشته رو باور کرد؟
این که واژه ای از سوی اعضای سایت قرار گرفته؟ آیا توضیحات هم از سوی اعضا بوده است؟
نمیدانید چه میکنید با خود

هستی
۱۳۸۹/۰۴/۰۶ Iran
0
0

خویدوده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


خَویدوده یا خوه‌دوده نوعی پیوند ازدواج در ایران باستان بود که بین محارم (خواهر و برادر یا والدین و فرزندان) بسته می‌شد و در کتاب‌های پهلوی زرتشتی از اصول رستگاری دانسته شده‌است. در کیفیت و شیوع این رسم خصوصاً در زمان ساسانیان بحث‌های داغی در گرفته‌است. بعضی چنان که آمد خویدوده را ازدواج بین خویشان نزدیک تعبیر کرده‌اند و بعضی چیزی چون صمیمیت و هم‌دلی. چنان که در مینوی خرد آمده است:

ترجمهٔ بخشی از پرسش ۳۷ از مینوی خرد:

«پرسید دانا مینوی خرد را که مردمان به چند راه و بهانهٔ کرفه به بهشت بیش رسند؟

مینوی خرد پاسخ کرد که:

...

نهم آن که دوستی روان را خوه‌دوده کند...»

به هر حال به احتمال زیاد ازدواج بین خویشان در ایران باستان در نزد اشراف و شاهان مرسوم بود. نمونه‌های مشابه در مصر قدیم و ارمنستان و عیلام و اینکاهای پرو دیده شده‌است. در دوران اسلامی ازدواج با محارم به عنوان طعنه علیه زرتشتیان استفاده می‌شد. چنان که عبید زاکانی در حکایتی آورده‌است که مسیحی از زرتشتی پرسید «از کی مادرانتان را در کار نمی‌کنید» و زرتشتی پاسخ می‌دهد «از زمانی که ادعای زاییدن خدا کردند».

--------------

شیخ صدوق نظریه‌ای را از علی بن ابی‌طالب در این زمینه گزارش کرده است. روزی اشعث بن قیس که نسبت به ایرانیان بسیار بدخواه و کینه‌جو بود ایرانیان را بواسطه ازدواج با محارم زنازاده می‌خواند و از علی گلایه می‌کند که چرا با مجوس مانند اهل کتاب‏ معاشرت می‏کند. علی چنینن پاسخ می‌دهد: آنها کتابی داشته‏اند، خداوند پیامبری در میان‏ آنها مبعوث فرمود و در شریعت آن پیامبر ازدواج با محارم جایز نبود، یکی از پادشاهان آنها در یک شب که مست بود در حال مستی با دختر خویش در آمیخت، مردم‏ آگاه شدند و شورش کردند و گفتند تو دین ما را فاسد کردی و اکنون لازم‏ است بر تو حد جاری کنیم. آن پادشاه نیرنگی اندیشید، به آنها گفت همه‏ گرد آیید و سخن مرا بشنوید، اگر ناصواب بود هر تصمیمی می‏خواهید بگیرید. مردم جمع شدند و او به آنها گفت: خودتان می‏دانید که در میان افراد بشر هیچ کس به پای پدر بزرگ و مادر بزرگ ما آدم و حوا (مشی و مشیانه) نمی‏رسد، همه‏ گفتند راست است. گفت مگر نه این است که این دو بزرگوار که صاحب‏ پسران و دختران شدند، همانها را با یکدیگر زن و شوهر قرار دادند؟ گفتند راست می‏گویی گفت پس معلوم می‏شود که ازدواج با محارم از قبیل دختر یا خواهر مانعی ندارد. مردم با این بیان قانع شدند و از آن پس این رسم، مشروع تلقی شد و مردم عمل کردند.[۵]

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%DB%8C%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.