اجازه ویرایش برای همه اعضا

کلوله

نویسه گردانی: KLWLH
آدم چاق و کوتا قد، لهجه پارسی غور طفل چاق کوچولو ، چیزی مانند توپ فوتبال kolu leh.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
داکتر ق. مصلح بدخشانی
۱۳۹۶/۰۵/۰۴
0
0

کلول و کلوله: در مکالمه ی عادی روزمره ی فارسی و ترکی بدخشان به کره ی (هندسی) و به هر جسم و موجود کروی اطلاق می شود. همچنان گلوله و مخفف آن گوله، که پاره ای از سرب یا دیگر فلز گردکرده که در سلاحهای ناری به کار می برند، مشتق از کلول و کلوله می باشد. والله
اعلم بالصواب!


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.