اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقطیف

نویسه گردانی: TQṬYF
تقطیف . [ ت َ ] (ع مص ) بریدن خوشه ٔ انگور و چیدن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مانند قطف است در تمامی معانی . (از اقرب الموارد). || خراشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قطف شود. || تقطیر آب در خمره . (از اقرب الموارد). رجوع به تقطیر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.