اجازه ویرایش برای همه اعضا

غرور

نویسه گردانی: ḠRWR
(احساس فراتر از واقعیت در باره ی ارزش ویژگی های خویش که باعث می شود فرد خود را بالاتر یا برتر از دیگران بداند و انتظار دارد احترامی که دلخواه اوست برایش قائل شوند) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: 1ـ رل rel (پارتی) 2ـ فنود fanud (پارسی نو) 3ـ اتیمان átimân (سنسکریت: átimâna) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
غرور. [ غ ُ ] (ع مص ) فریفتن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). بیهوده ...
غرور. [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَرّ. شکن جامه و نورد پوست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). طوی الثوب علی عروضه و علی غروره ، به معنی و...
غرور. [ غ َ ] (ع ص ، اِ) فریبنده . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل ) (غیاث اللغات ). ومنه قوله تعالی : «و لایغرنک...
غرور. [ غ َ ] (اِخ ) ابن نعمان بن لخمی . پدر وی پادشاه حیره بود. غرور اسلام آورد و پس از آن مرتد شد و مجدداً اسلام آورد. گویند اسم وی منذر، ...
غرور. [ غ ُ ] (اِخ ) قریه ای در مصر در ناحیه ٔ شرقی آن . (از تاج العروس ).
غرور. [ غ ُ ] (اِخ ) جائی است . امرءالقیس گوید : عفا شطب من اهله و غرورفمو بولة ان الدیار تدور.گفته اند آن کوهی است در دمخ از دیار کلاب و ت...
در ادبیات فارسی گاهی به معنی حسادت کردن و گاهی در معنی فریب دادن و گاهی بمعنی تکبر آمده است (اشعار حافظ و مولانا و دیگران) ولی عوام از آن فقط معنی اف...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین این است: فنودمت fanudmet (فنود: غرور از پارسی دری + مت: کذب واژه ای پهلوی)
غرور به حالت احساسی گفته می‌شود که در آن شخص برای خود ارزش بسیار زیادی قائل است و در مقابل تواضع و نیستی بکار می‌رود. فکر اینکه شخص از همه کس و همه ...
دار غرور. [ رِ غ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سرای خودخواهی و خودبینی ، کنایت از دنیا : بشادی جهان دل را مکن شادکه آن دار غرور آمد ز بنیاد. ...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.