پذرفتار. [ پ ِ رُ ] (نف ) پذیرفتار. کفیل . (زمخشری ). حمیل . پایندان . ضامن . کسی که کم و بسیار کسی بر گردن گیرد و برساند. صبیر.غریر. قبیل . (منتهی الارب ). کافل . زعیم
: دلت براز خدااز زمانه راهبر است
کفت به روزی خلق خدای پذرفتار.
اسدی .
-
پذرفتار شدن ؛ زعامت . ضمانت . کفالت . پایندانی .