پیازه
نویسه گردانی:
PYAZH
پیازه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ، پسوند) (دو...)
- دوپیازه ؛ طعامی است . رجوع به دوپیازه شود. (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
لامپ روشنایی ـ ترجمه ی واژه به واژه ی (لایت باب)
پیازه چال . [ زَ ] (اِخ ) نام ییلاقی میان ده دیزان طالقان و المیر کلارستاق به مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 108 بخش انگلیسی ).