جلایر
نویسه گردانی:
JLAYR
جلایر. [ ج َ ی ِ ] (اِخ ) شاعری است ایرانی و در عهد شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان حسین بایقرای تیموری میزیسته است . پدرش از مستخدمین دربار یادگار محمد میرزا بود ولی خود بشغل پدر رغبت نکرد و طریق زهد و عرفان پیمود. در شعر طبعی موزون داشت و با امیدی شاعر تهرانی مشاجره و مناظره ٔ شعری داشت و طفیلی تخلص میکرد. از اوست :
بتی کز گل بود آزار پا در گشت بستانش
چه رو در دیده جویم با وجود خار مژگانش .
سرو قدت جلوه کرد قدر صنوبر شکست
لعل لبت خنده زد قیمت گوهر شکست
هندوی دربان او چوب سیاست بقهر
از کف خاقان کشید بر سر قیصر شکست .
وی به سال 925 هَ . ق . درگذشت . (سفینه ص 264) (ریحانة الادب ج 1 ص 271).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
جلایر.[ ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه . واقع در 33هزارگزی جنوب خاور نوبران و شش هزارگزی راه عمومی...
جلایر. [ ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان کزاز سفلی بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 34هزارگزی شمال باختر آستانه و شش هزارگزی راه مالرو ...
جلایر. [ ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک . واقع در 22هزارگزی شمال خاور طرخوران و شش هزارگزی بند ساوه . ا...
جلایر. [ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. واقع در 27هزارگزی خاوری مشکین شهر و هشت هزارگزی شوسه ٔ ...
جلایر. [ ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 22هزارگزی خاوری اهر و 8500 گزی جاده ٔ شوسه ٔ اهر - خیاو. موق...
آل جلایر. [ ل ِ ج َ ی ِ ] (اِخ ) ایلکانیان از 740تا 836 هَ .ق . در عراق فرمانروای مستقل بوده ، و بعض آنها آذربایجان و موصل و دیاربکر را نیز در...
حسن جلایر. [ ح َ س َ ن ِ ج َ ی ِ ] (اِخ ) (امیرشیخ ...) رجوع به حسن بزرگ شود.
حسین جلایر. [ ح ُ س َ ن ِ ج َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به حسین بن اویس و حسین بن علاءالدوله شود.
قلعه جلایر. [ ق َ ع َ ج َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد، واقع در 25هزارگزی شمال خاوری اشترنیان و کنا...
زالخان جلایر. [ ن ِ ج َ ی ِ ] (اِخ ) برادر یوسف علیخان جلایر از امرای عهد افشاریه اند و شاهرخ شاه فرزند رضاقلی میرزا در اثر توطئه ٔ این دو (به ات...