اجازه ویرایش برای همه اعضا

وردة

نویسه گردانی: WRD
الوردة - ورده ... این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ وَرْتا Varta به معناى گل ، گل سرخ برداشته معرب نموده و ساخته اند : الوردة ، وَرْدیّ ، وردیّات ، وَرُدَ یَوْرُدُ و ...!!! دیگر همتایان آن در پارسى اینهاست: گُل Gol (پهلوى:
Gul) ، دِدال Dedal (پهلوى: گُل )
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
وردة. [ وُ دَ ] (ع اِ) گلگونی . (ازمنتهی الارب ). رنگ گلی در اسب . (از اقرب الموارد).
وردة. [ وَ دََ ] (ع اِ) یکی ورد، به معنی گل و گل سرخ . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به ورد شود. || هلاکت : وقع فی وردة؛ ای هلکة....
ورده . [ وَ دَ / دِ ] (اِ) برج . (برهان ). خانه ٔ کبوتر درسنگستان و خصوصاً برج کبوترخان . (ناظم الاطباء). || برج کبوتر. (برهان ) (صحاح الفرس )....
ورده . [ وَ دَ / دِ ] (ص ، اِ) برده : و ابوبکر چون به مدینه آمده سپاه بفرستاد و بفرمود که حرب کنید با هر که مرتد شده است از عرب یا به اس...
ورده . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برغان ولیان بخش کرج شهرستان تهران ، واقع در 34هزارگزی شمال باختر کرج ، دارای 454 تن سکنه است . امام ...
ورده . [ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش خرقان شهرستان ساوه ، در 30هزارگزی جنوب خاور رازقان ، سر راه شاه عباس قزوین به اصفهان ، دارای 925 تن سکن...
گل ورده .[ گ ُ وَ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 209هزارگزی جنوب خاوری قاین . هوای آن گرم و دارای ...
ورده کردن . [ ] (مص مرکب ) چکه کردن سقف . (یادداشت مؤلف ): وَکَف َ توکافاً؛ چکیدن سقف خانه از باران ؛ یعنی ورده کردن . (صراح ذیل وکف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.