اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سراندازی

نویسه گردانی: SRʼNDʼZY
سراندازی . [ س َ اَ ] (حامص مرکب )مستی به خرام و تبختر کردن . (آنندراج ) :
قلم صنع کند رقص سراندازیها
دست قدرت اگر این صورت زیبا بکشد.

کمال خجندی (از آنندراج ).


|| سر نهادن . سر بزمین نهادن بریدن را :
من کمر بسته ام به دمسازی
از تو تیغ و ز من سراندازی .

نظامی .


|| (اِ مرکب ) پرده و نقاب . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.