اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گشتاگشت

نویسه گردانی: GŠTAGŠT
گشتاگشت . [ گ َ گ َ] (ق مرکب ) گردش کنان . راه پویان : این فقیه آزادمرد از وطن خویش بیفتاد و گشتاگشت رفت تا نزدیک ارسلانخان پسر قدرخان . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 606).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.