اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آسیاب

نویسه گردانی: ʼASYAB
آسیاب . (اِ مرکب ) (از: آس + آب ) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن . آب آسیا. آب آس :
چرا چون آسیاب گردگردی
بیاکنده به آب وباد و گردی ؟

(ویس و رامین ).


بخواهد همی خوردمان آسیاب
بدندان ما، در، گیا را فناست .

ناصرخسرو.


گر نان طلب کنند در من زنند ازآنک
بی دانه ٔ من آب زده ست آسیابشان .

خاقانی .


هست بپیرامنش طوف کنان آسمان
آری بر گرد قطب چرخ زند آسیاب .

خاقانی .


بر سرم گردید سنگ آسیاب
تا برآمد گردم از جان خراب .

بسحاق اطعمه .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
چم آسیاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان کنار راه مسجد سلیمان به انجیرک واقع ...
چم آسیاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترکه در اهواز، بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان ، کنار راه مسجدسلیما...
چم آسیاب . [ چ َ ] (اِخ ) رجوع به بن آسیاب شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ده آسیاب . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان . واقع در 25هزارگزی شمال باختری صحنه . آب آن از رودخانه ٔ...
جوی آسیاب . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 740 تن . آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، چغن...
آسیاب خسروخان . [ ب ِ خ ُ رَ ] (اِخ ) نام محلی در راه مشهد بباجگیران میان شاخه و دوربادام ، در 207430 گزی مشهد.
آسیاب ‌های آبی کهره مربوط به دوران قاجار است و در زمان حکومت لطفعلی خان بالاوند حاکم هلیلان بنا گردیده. این آسیاب ‌های آبی در شهرستان چرداول، بخش هلیل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.